مى گويند: صليبى ها موقع مناسبى را در زمان اشغال مغل ها يافتند تا مغل ها را نصرانى بسازند، چون مغل ها بى دين بودند و جماعت بزرگى از صليبى ها فعاليت شان را شروع كردند و هلاكو نيز ايشان را آزاد گذاشت، زيرا خانمش طفره خاتون نصرانى بود، چنانچه امام ابن حجر عسقلانى روايت مى كند، روزى نزد حاكم مغلها آمدند و پدر معنوى (پاپ) شان محمد صلى الله عليه وسلم را در مقابل رهبر مغل ها دشنام داد، سگ رهبر مغلها كه در همان دربار مى بود به رهبر صليبى ها حمله كرد و وى را زخمى ساخت، همه بالايش خنديد.ند و گفتند؛ محمـد را دشنام دادى از آن خاطر اينطور حالتى سرت آمد، مردكه خيلى خجل شد و از شرم نمى توانست به روى پيروانش ببيند، تا اينكه بار دوم خود را آماده ساخت و گفت: اينبار ببينيد كه سگ هيچ كارى نمى كند، آن دفعه تصادفى بود. رفت نزد رهبر مغل ها و دشنام شديد تَر را شروغ كرد، اينبار سگ ريسمان خود را خطا داد و بروى حمله كرد و رهبر مغل ها گفت: كسى خلاص نكند، سگ چنان گلوى او را فشرد كه مردكه هماندم هلاك شد و مُرد، اينجا بود كه رهبر مغل ها از جاى خود ايستاد و گفت: اشهد ان لاإله الاالله واشهد ان محمد الرسول الله، هماندم مسلمان شد و اين واقعه باعث ايمان آوردن چهل هزار لشكر مغل شد و بعداً بدون حساب در اسلام داخل شدند، بدون اينكه كسى به آنها دعوت و تبليغ كند. امام ذهبى در كتب مشهور خود بنام معجم الشيوخ اين واقعه تاريخى واقعى را ذكر كرده است كه اسنادش به درجه صحيح مى رسد.

داستان زن پیر مصاب به سرطان خون و خادمه از مالیزی...

داستان آهنگر...

قصه واقعی جوان عرق در معاصی...

داستان سگ حاکم مغل و مسلمان شدنش...

ها ,مغل ,رهبر ,كه ,مى ,صليبى ,مغل ها ,رهبر مغل ,شد و ,صليبى ها ,حمله كرد

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هر چی که بخوای سفرنامه edius دیجی رایانه kavirrayanehtc کتاب و تحریر گلشن،بازی های فکری آموزشی خرید اینترنتی ، فروش سی دی ، نرم افزار ، کتاب آموزشی تولیدی میزاتو کمدی طرح کابینت کشویی کانال فیلم سوپری کتابخانه عمومی شهدای چمران ماهشهر